معنی نام سابق مینودشت

لغت نامه دهخدا

مینودشت

مینودشت. [دَ] (اِخ) نام یکی از دو قصبه ٔ بخش مینودشت و نام قدیم آن حاجی لر بوده است و از مجموع آبادیهای قره محمودلو، خوردیماق، پسرک، گلوکند و قلمی تشکیل یافته است. این قصبه در 18 کیلومتری مشرق گنبدقابوس و دامنه ٔ ارتفاعات واقع است. آبش از رودخانه های چهل چای و نرم آب تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن برنج و غلات و توتون و سیگارو ابریشم و حبوبات و صیفی جات است و هوایش مرطوب و معتدل است. شغل مردان زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و چادرشب است جمعیت آن حدود 4500 نفر است. سکنه ٔ آن در زمان صفویه به این محل کوچانده شده اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).

مینودشت. [دَ] (اِخ) یکی از بخشهای شهرستان گرگان که در مشرق بخش رامیان واقع و قسمت جنوبی آن کوهستانی و سردسیرو قسمت شمالی آن معتدل و مرطوب است. آب قریه های کوهستانی این بخش از چشمه سارها و قراء دامنه ای و دشت ازرودخانه های اوغان، خرخر، چهل چای و نرم آب تأمین میشود. محصول عمده ٔ بخش غلات، برنج، حبوبات، ابریشم، توتون و لبنیات است و شغل عمده ٔ اهالی زراعت و گله داری است. این بخش از دو دهستان به نام کوهسارات و مینودشت تشکیل شده تعداد آبادیهای آن 87 و جمعیت بخش در حدود 18500 نفر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نام سابق مینودشت

1064

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری